سنگ صبور

متن مرتبط با «نامه های عاشقانه ی غمگین» در سایت سنگ صبور نوشته شده است

جفای یار...

  • جفای یار...من همانم که خـزان را در بهارم دیده امبی وفـایی و دورنگی در دیـارم دیده اماز جفـای دشمنان هـرگـز نمیرنجم ز بسزخـمهای بیشمار از دست یــارم دیده امآنچنــان این غصه و غمها مــرا آزرده اندروز روشن را شبیـه شــام تــارم دیده امبا که گویم بازی چرخ فلک با من چه کردبی وفایی ها کـه من از روزگارم دیده امچون درختی از هجوم وحشی طوفان وبادزیــر پـاهـایـم شکسته شاخسارم دیده امپیش چشم دیگران گاهـی میـان خنـده هامن فــراوان گریـه ی بی اختیـارم دیده امنام خود را در غزل نامیده ام سنگ صبـورچون دگر غارت زده صبر و قرارم دیده ام#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در جمعه ۱۷ فروردین ۱۴۰۳ ساعت 19:20 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • سفر بی همسفر ...

  • سفر بی همسفر ...و از حــال خـودت روزی بمـانـی بیخبــر تلخ استو آزاد از قفس بــاشی بــدون بـال و پــر تلخ استکجـــا بـــار سفـر بستـی ، نمیــدانـی مگــر ای دلدر ایـن بـازار بی مهری سفر بی همسفر تلخ استبه قلب و سینه ی زخمی مزن زخمی دگر ای دوستتحمل بــر غـــم و اندوه و بـر زخــم دگر تلخ استبـه مــا رحمی کـن و یـارب مران از خانه ی امیدعذاب خــانـه بـردوشی بـرای در بــه در تلخ استدخیـــل آرزو بستـن دعــا پشت دعــا افسوساگر باشد در این عالم دعایت بی اثـر تلخ استنمیفهمد کسی درد تــو را حتــی در ایــن خانهو غربت در میان خانه ات از هر نظر تلخ استبــرای غصـه و غمها کسی سنـگ صبـــورم نیستنوشتن، حرف دل گفتن ولی با چشم تر تلخ است#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در یکشنبه ۱ بهمن ۱۴۰۲ ساعت 21:3 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جفای روزگار

  • جفای روزگار...چه حسرتها به دل ماند از جفای روزگار ای عمرچه نـاحق ظلم هـا شد از قضای روزگار ای عمرشبیه بـرگ زردی کـه خـــزان دید و زمیـن افتاد چــه آمـد بــــر ســـرم آه از بلای روزگار ای عمرشکایت نـامه ی دل را شبی با مــاه خواهم گفتکـه شایــد بشنـود دردم خــدای روزگار ای عمرو هرکس را که می بینم دلی ویرانتر از ما داشتکسی دیده مگر بـا خــود وفای روزگار ای عمر؟جهان بـــا آرزوهـــایم چنــان سـاز مخالف زدعــزا برپــا کنــم هــرشب برای روزگار ای عمرسـوالات فــراوانی بــه سـر دارم ولی افسوسنمی یابــم جـوابی بــر چـــرای روزگار ای عمرمن و درد و غم و حسرت، کمی هم بیکسی،با آهمصیبت ها کشیـدیم از جــزای روزگار ای عمرحلالم کن مــرا ای دل که ایـن سنگ صبـور غـمهــدر کرده تــو را عمری بپـــای روزگار ای عمر#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در چهارشنبه ۸ آذر ۱۴۰۲ ساعت 10:38 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • یاد تو...

  • یاد تو ...منو یـاد تــو مینـدازه صــدای خنـده ای گاهینگاهـی ســاده و گیــرا وَ یـا هر صورت ماهیبـه هــرجـا میــروم یـادت مثـال سایه می آیدنمیدانم چـه باید گفت تـو هم فکر منی شایدمنــو یـاد تــو میندازه غــم و دلتنگی و شادیشبیه تــو یکــی رد شد دوبــاره یــادم افتادیصدای خنـده های تـو هنوز میپیچه تو گوشمفراموشم نخواهی شد وَ من بیهوده میکوشممن و یــاد تــو میندازه صــدای بـوق ماشینهاکــه میگفتـی دل آزاره صــدای تـــو مـخ اینهادلم تنگه واسه اخــم و واسه لجبازیات ای یارکه من ای کاش میدیدم تو رو حتی شده یکبارمنــو یــاد تـــو مینــدازه هـــوای ابـــری پاییــزگل و پـروانه و شمع و خلاصه هر که و هرچیزنمیشه مثــل تــو پیــدا کسی سنگ صبـــور مناگر چـه رفته ای امـا نشستی خوش بجان وتن#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در جمعه ۱۲ آبان ۱۴۰۲ ساعت 21:0 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • دلم گرفته ای خدا...

  • دلم گرفته ای خدا...دلم گرفته ای خـدا هــم از غـریب و آشناهم از زمین هم از هوا کجا روم بگو کجاغمی نشسته بر دلم خزان زده به حاصلمچـرا که هـرچـه میدوم نمیرسم به منزلمچه آمده چـه برسرم، چه ساده کرده پرپرمکه در شـروع زنـدگی رسیـده ام بــه آخرممنم ز خسته خسته تر شکسته و شکسته تربه هر دری زدم ولی دری که گشته بسته ترو غـم گرفتـه خــانه را تمام این زمانه رابرای گریـه میدهد بــه دست من بهانه راتویی تـو سرنوشت من جهنم و بهشت منگره زده چه بی خبر به عشق تو سرشت منخـدا خـدا خـدای من، تـو بشنوی صدای مندر این زمانه دلخوشم تو مانده ای برای منو میــرسد بهــار من ، در عاقبت قــرار منو روشنی و دلخوشی به روز و شام تار من#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در چهارشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۲ ساعت 23:16 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • دنیای بدون جنگ

  • دنیای بدون جنگ...میشوم نقاش و دنیــا را پر از غــــم میکشمسینه هــای خسته را پـر سوز وماتم میکشمجنگ و خونـریزی و ظلم و کینه ورنگ و ریاایـن جهان سبــز و خــرم را جهنــم میکشمظالمان در هـر کجــا همواره جولان میدهنددر میــــان هـــر نفـس آه دمــــادم میــکشمدیده ام خون میچکد هرلحظه از چنگال جنگگریـه هــا را زیـر بــاران های نـم نـم میکشموای از این دنیا که در آن کودکان را میکشندجـــای خنــده گـریـه بــر لبها منظم میکشمبشنوم هـر ثانیه هـر لحظه چون اخبار تلخهرکسی را روز وشب با غصه همدم میکشمشاعـری سهم شما بـاشد کـه من سنگ صبورمیشوم نقاش و دنیــا را پــر از غــم میکشم#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در پنجشنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۲ ساعت 0:28 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • درد یعنی ...

  • درد یعنی...درد یعنی شب بخوابی غصه بیدارت کندمثل هـر شب تـا سحر با غم گرفتارت کنددرد یعنـــی دل بـســوزد ذره ذره بیــصدابغض مـانـده در گلو هر لحظه آزارت کنددرد یعنی بگذری از کوچه های خاطراتاشک را از دیده هـا تقدیـم رخسارت کنددرد یعنی زیــر بـاران گریه هـا بـا یـاد اونــم نــم ِبـاران تـو را دلتنگ دیـدارت کنددرد یعنی روزگار و تلخـی ایـن سرنوشتشیر باشی همنشین با گرگ و کفتارت کنددرد یعنی ظاهـری خنـده به لب داری ولیدرد پنهـان در درونت سخـت بیمارت کنددرد یعنی که نمی یابی کسی سنگ صبـورمثل مهتابی که روشن این شب تارت کند#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در یکشنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۲ ساعت 21:56 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • من غریبم غریب

  • من غریبم غریب《داغلار آغلار حالیما ـ بو غملی احوالیما 》نیلییم چرخ فلک ـ قـارا یـازیب فالیمادردیمی دفتره دئدیم ـ باغچادا گوللره دئدیمبیلمیرم غم الین نن ـ باش گوتوروم هارا گئدیممن غریبم من غریب ـ دردیمه یوخدو طبیبچشمه لردن سو آخار ـ آغلار گوز یولارا باخارسن دوشرسن یادیما ـ هر زامان یاغیش یاغارکوچه لر آی کوچه لر ـ ورون اوننان منه خبرگوزلریم یولارا باخون ـ وار امیدیم او گلرترجمه شعرکوه ها به حالم گریه میکنند به این احوال غمگینمچه کنم که چرخ فلک در فالم سیاه نوشته استدردم را به دفتر گفتم در باغچه به گلها گفتمنمیدانم از دست غمها سر به کجا بگذارم و بروممن غریبم غریب به دردم هیچ طبیبی نیستاز چشمه ها آب جاری میشود چشم گریان به راه نگاه میکندتو به یادم می افتی هر زمان که باران میباردای کوچه ها ای کوچه ها از او خبری به من بدهیدای چشمهایم به راه نگاه کنید امید دارم که او برگردد#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در دوشنبه ۶ شهریور ۱۴۰۲ ساعت 21:51 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • بی نام و نشان

  • بی نام و نشان《این دل دیـوانه را بـا غــم پریشان کرد و رفت》خــانه ی آبــاد دل را بد چــه ویران کرد ورفتآنکـه همـدردی بـــرای دردهـــای مــن نبـــوداین سر آشفته ام را نا به سامان کرد و رفتبــال پــرواز مـرا بــا سنـگ غمهایـش شکستپیش چشمم خانه را بدتر ز زندان کرد و رفتروزگاری صـاحب نــام و نشان بـودم کنــوناو مـرا آواره ی شهـر غــریبـان کـــرد و رفتخــواستـم تـــا آبــــرو داری کنــم امــا نشداو مرا انگشت نمای این و یا آن کرد و رفتبیـکسی های مــرا گفتــم ولـی بــاور نکـردچون کویر تشنه ای محتاج باران کرد و رفتآن عـزیـزی که زدم بــر سینـه سنگش عاقبتسایه ام را از خودم حتی گریزان کرد و رفت‌آنکه بـر غمهای مـن هـرگز نشد سنگ صبـورهمنشین با درد و غمهای فراوان کرد و رفت#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در جمعه ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ ساعت 6:0 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • حضرت علی (ع)

  • حضرت علی (ع)ساقـی کـوثـرعلی مشکل گشای عــالـم استنـام حیدر مرهمی بر روی هر درد و غم استدر عـدالت در شجـاعت در عبــادت بی نظیرجـانشین و یـاور و عشقِ رسول خـاتم استحــاتـم طایـــی کجــا و بخشش مــولا کجـــاچون گدای درگهش صدها هزاران حاتم استعـاجـز از وصف مقامش شـاعــران بــا واژه هاچون برای وصف مولا هر چه بنویسی کم استچــون علی هــرگز نمی آید بــه دنیــا در جهانبــاعـث فخـــر و غـــرور و افتخــــار آدم استآمـده بــا دست خــالـی میـــرود بــا دست پــُرمی زنـد چنگ تــوسل هرکه غـــرق مـاتـم استآنکه دم از مهـر مولا میـزنـد چــون بــوتـراببــا یتیمان و فقیـران و غـریبــان همدم استعــاشـق از روی ریـــا ،هـرگـز نمیخـواهـد علیعاشق مولا به زخم دیگران چون مرهم استیاعلی گفتن چه آسان با علی ماندن چه سختخوش سعادت آنکه با مولا به هرجا هر دم استمهر مولا را به دل دارد چه خوش سنگ صبورچون برای تکیه دادن تکیه گاهی محکم است#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در دوشنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۲ ساعت 1:25 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • وای بحالم

  • وای بحالم...بـی تـو گـذر تلخ زمــان وای بحالمدلتنگی و ایـن درد نهـان وای بحالمشبگردی و آوارگی از مردم این شهرسهمم بشود زخــم زبان وای بحالمدربازی این چرخ فلک با که بگویمدر فال من افتاده خزان وای بحالمرنجیده و دلخسته ام از دوست ودشمنبس زخم زده این و هم آن وای بحالمرفتـی و پس از رفتـن تــو در نظر منهمچـون قفسی تنگ جهان وای بحالمباران زد و یـاد تــو و آن خاطره هـایتآتش شد و افتــاد بــه جــان وای بحالمبر غصه و غمهای خودم سنگ صبورمسـر آمـده ایـن عمـر گــران وای بحالم#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در جمعه ۱۱ فروردین ۱۴۰۲ ساعت 20:56 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • آرزوی محال

  • آرزوی محال ...《چه شبهایی که با یادت نشستم گفتگو کردم 》تمام خاطـراتم را بــه شوقت زیر و رو کردمنفهمیدم چه شد اما دلم بـــا دیدنت لرزیدنگفتم با کسی شاید که ترس از آبرو کردمچه میدانی از احوالم که در دنیای بی مهریتمام زخمهایم را بـه دست خـود رفو کردمشبیه آرزوهای محال است این وصال اماو میدانم نخواهد شد ولی من آرزو کردمخــزان زد آرزوهــا را میــان سینه پـرپـر شد به یادت غنچه ای چیدم ولی با گریه بو کردمپرم از حرف ناگفته کسی سنگ صبورم نیستبـرای درد دل کردن تـو را من جستجو کردم#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در یکشنبه ۱۱ دی ۱۴۰۱ ساعت 23:27 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • بازی چرخ فلک

  • بازی چرخ فلکچرخ گردون با دلم به به چه بازی میکندگـه مـرا پس میـزند ، گـه دلنـوازی میکند ساعتی با دلخوشی و ساعتی با درد و غماز مــن دیـوانــه دل مهمـان نـوازی میکند روز یا شب درهجوم بیکسی با اشک وآهپیش چشمم غربتم را صحنه سازی میکندظاهری میخندم و گریه به پنهان می برمبسکه غم در خلوت من یکه تازی میکند میـزنـدسـاز مخـالف بـا دلـم این روزگار خسته از عشق حقیقی و مجازی میکندگاه محتـاجـم بــرای ذره ای آرامش و...گاهگاهی بی نیـاز از هـر نیـازی میکندقاصدکهای پریشان را اگر دیدی بپرسعاشقان را دیدن معشوق راضی میکندشکوه را کم کن تو از چرخ فلک سنگ صبورچونکه دنیا با همه اینگونه بازی میکند#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در یکشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۱ ساعت 19:21 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • سینه ای پر از غم

  • سینه ای پر از غم...《حــال و احـوال مـرا از سوز اشعارم بپرس 》از دل دیـوانه ی هر شب خود آزارم بپرسظاهری میخندم اما سینه ام از غم پراستاز صــدای نالـه هـایم در شب تــارم بپرسنیست درمانی برایم بسته های قرص خوابنیمه شبها تـا سحـر از چشم بیدارم بپرسسوختم درخود شکستم سوختن حقم نبودبی گنــاهی مانـده ام در زیــر آوارم بپرس شیشه ی احساس من خــورده ترک از آشنااز تـنِ زخـمی وَ یــا ایـن قلب بیمارم بپرسآنقـدر از زنـدگانی خستــه ام با پــای خودمیـروم راحت شوم از چوبه ی دارم بپرسهیچـکس سنگ صبــور دردهـــای من نشدحـال و احــوال مــرا از سوز اشعارم بپرس#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در دوشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۱ ساعت 17:29 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ببخش ای دل

  • ببخش ای دل...دلخـوشیهای فــراوانـی بـدهکارم به دلبینهایـت شِکوه از ظلم فلک دارم به دلزخـمهای بیـشماری بــر تـن و از بیـکسیدل پرستار من است و من پرستارم به دلمـن نمیـدانم حـلالم میکنـد یـا اینـکه نهلحظه لحظه میرسد ازبسکه آزارم به دلبین عقل و دل اگر جنگی بپا شد یک زمانعهد کـردم اختیــارم را کـه بسپـارم به دلتاکنون از حال دل غافل اگر بودم چه غمبعد از این باید فراوان وقت بگذارم به دلبر غـم و بر غصه ام پیدا نشد سنگ صبـوربعد از این هستم خودم هم یار وغمخوارم به دل#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در سه شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ ساعت 22:9 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها