سنگ صبور

متن مرتبط با «یاد تو در دل من» در سایت سنگ صبور نوشته شده است

خوش بحال من و دل

  • خوش بحال من و دل...خوش بحال من و دل با تو اگر یار شویمبا تـو و عشق تـو هـر لحظه گرفتار شویمآخـــر لذت دنیـــاست که شب تـا به سحربـاصدای تــو از آغـوش تــو بیــدار شویمطعنه بر من مزن ای دوست از این حال بدمچــون پـرستــار تــویـی اینهمه بیـمار شویمبــا تــو شادی همه جــا همسفرم، بی تو ولیبـا غــــم همسایه ی دیـوار بــه دیوار شویمدر گلستــــان جهــان نیـست گلی در نظــرمچـون تـو را دارم و پس از همه بیزار شویماخــم وا کـن گل مـن نـــاز کـن و بـــاز بخندعـــاشق خنــده ی زیبــای تــو هر بار شویمایکه هستی به من و غصه ی دل سنگ صبورخوش بحال من و دل با تو اگر یار شویم#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۳ ساعت 11:52 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • سنگ صبور من..

  • سنگ صبور من..ایـن دل دائـم صبــورم از تـوان افتــاده بودآتشی بر جسم و هم روح و روان افتاده بودهیچکس جـویـای احـوالم نمیشد هفته هاگوئیــا از چشم ایـن خلق جهان افتاده بودصاحب نام و نشان بودم ولی از بخت بدبیخبر در شهرِ بی نام و نشان افتاده بودمشتری پیدا نمیشد بر من و احساس منمثل چای سرد و تلخی از دهان افتاده بوداز در و دیـوار خــانـه بیکسی قد میکشیددر بهـار آرزوهــایــم خــــزان افتـــاده بودعکس خـود را در میـان عکسها دیدم ولیدر جـوانی مثل پیـری قد کمان افتاده بودآمـد و شـد بـر تمام غصـه ام سنگ صبــورآن زمانکه این تن از تاب و توان افتاده بود#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ساعت 19:30 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • یاد تو...

  • یاد تو ...منو یـاد تــو مینـدازه صــدای خنـده ای گاهینگاهـی ســاده و گیــرا وَ یـا هر صورت ماهیبـه هــرجـا میــروم یـادت مثـال سایه می آیدنمیدانم چـه باید گفت تـو هم فکر منی شایدمنــو یـاد تــو میندازه غــم و دلتنگی و شادیشبیه تــو یکــی رد شد دوبــاره یــادم افتادیصدای خنـده های تـو هنوز میپیچه تو گوشمفراموشم نخواهی شد وَ من بیهوده میکوشممن و یــاد تــو میندازه صــدای بـوق ماشینهاکــه میگفتـی دل آزاره صــدای تـــو مـخ اینهادلم تنگه واسه اخــم و واسه لجبازیات ای یارکه من ای کاش میدیدم تو رو حتی شده یکبارمنــو یــاد تـــو مینــدازه هـــوای ابـــری پاییــزگل و پـروانه و شمع و خلاصه هر که و هرچیزنمیشه مثــل تــو پیــدا کسی سنگ صبـــور مناگر چـه رفته ای امـا نشستی خوش بجان وتن#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در جمعه ۱۲ آبان ۱۴۰۲ ساعت 21:0 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • دلم گرفته ای خدا...

  • دلم گرفته ای خدا...دلم گرفته ای خـدا هــم از غـریب و آشناهم از زمین هم از هوا کجا روم بگو کجاغمی نشسته بر دلم خزان زده به حاصلمچـرا که هـرچـه میدوم نمیرسم به منزلمچه آمده چـه برسرم، چه ساده کرده پرپرمکه در شـروع زنـدگی رسیـده ام بــه آخرممنم ز خسته خسته تر شکسته و شکسته تربه هر دری زدم ولی دری که گشته بسته ترو غـم گرفتـه خــانه را تمام این زمانه رابرای گریـه میدهد بــه دست من بهانه راتویی تـو سرنوشت من جهنم و بهشت منگره زده چه بی خبر به عشق تو سرشت منخـدا خـدا خـدای من، تـو بشنوی صدای مندر این زمانه دلخوشم تو مانده ای برای منو میــرسد بهــار من ، در عاقبت قــرار منو روشنی و دلخوشی به روز و شام تار من#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در چهارشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۲ ساعت 23:16 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • درد یعنی ...

  • درد یعنی...درد یعنی شب بخوابی غصه بیدارت کندمثل هـر شب تـا سحر با غم گرفتارت کنددرد یعنـــی دل بـســوزد ذره ذره بیــصدابغض مـانـده در گلو هر لحظه آزارت کنددرد یعنی بگذری از کوچه های خاطراتاشک را از دیده هـا تقدیـم رخسارت کنددرد یعنی زیــر بـاران گریه هـا بـا یـاد اونــم نــم ِبـاران تـو را دلتنگ دیـدارت کنددرد یعنی روزگار و تلخـی ایـن سرنوشتشیر باشی همنشین با گرگ و کفتارت کنددرد یعنی ظاهـری خنـده به لب داری ولیدرد پنهـان در درونت سخـت بیمارت کنددرد یعنی که نمی یابی کسی سنگ صبـورمثل مهتابی که روشن این شب تارت کند#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در یکشنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۲ ساعت 21:56 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • من غریبم غریب

  • من غریبم غریب《داغلار آغلار حالیما ـ بو غملی احوالیما 》نیلییم چرخ فلک ـ قـارا یـازیب فالیمادردیمی دفتره دئدیم ـ باغچادا گوللره دئدیمبیلمیرم غم الین نن ـ باش گوتوروم هارا گئدیممن غریبم من غریب ـ دردیمه یوخدو طبیبچشمه لردن سو آخار ـ آغلار گوز یولارا باخارسن دوشرسن یادیما ـ هر زامان یاغیش یاغارکوچه لر آی کوچه لر ـ ورون اوننان منه خبرگوزلریم یولارا باخون ـ وار امیدیم او گلرترجمه شعرکوه ها به حالم گریه میکنند به این احوال غمگینمچه کنم که چرخ فلک در فالم سیاه نوشته استدردم را به دفتر گفتم در باغچه به گلها گفتمنمیدانم از دست غمها سر به کجا بگذارم و بروممن غریبم غریب به دردم هیچ طبیبی نیستاز چشمه ها آب جاری میشود چشم گریان به راه نگاه میکندتو به یادم می افتی هر زمان که باران میباردای کوچه ها ای کوچه ها از او خبری به من بدهیدای چشمهایم به راه نگاه کنید امید دارم که او برگردد#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در دوشنبه ۶ شهریور ۱۴۰۲ ساعت 21:51 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • عاشق تو..

  • عاشق تو...شانه بر گیسو زدی و شانه عاشق شد به تویک نه صد دل عاشق دیوانه عاشق شد به توباد وقتی در هـوا عطر تـو را پر کرد و رفتکوچه و آجر به آجر خانه عاشق شد به توآن زمانکه خنده بـر روی لبت گل کـرده بودبـاغبـان و بلبل و گلخــانه عاشق شد به توبــا نگاهــی ســاده و گیــرا نشستی انجمنآشنایان جای خود، بیگانه عاشق شد به توشاعری ازچشم مست تـو غزل ها مینوشتدر میـان هـر غـزل مستانه عاشق شد به توگــرچـه در آتش پــر پــروانــه میسوزد ولیسوخت در آتش همان پروانه عاشق شد به توباوفا خوش برده ای دل از دل سنگ صبوراین دل آبــاد یا ویــرانــه عـاشق شد به تو#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در سه شنبه ۷ شهریور ۱۴۰۲ ساعت 19:33 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • با من مدارا کن...

  • با من مدارا کنپــر از دردم پـر از غصه بیــا دردم مـداوا کناگر چـه تلخـم و سـردم ولی بـا من مـدارا کنبــه هــر در میزنم بستـه همه درهـا بـروی منگره از کار این عاشق تو با دست خودت وا کنشبی نـاخـوانده مهمان دل دیـوانه ی ما باشسپس مهمان نـوازی را ز مـا بنشین تماشا کنبـه پشت خنـده هـا دارم گله از عـالم و آدمبه رسم معرفت ما را رها از دست غمها کنچـه میدانی چـه آورده سرم ایـن بازی تقدیرامیـد زندگانـی را بـه ایـن دل مـرده اهدا کنتنی خسته دلی پرخون منم سنگ صبور غمبیــا دنیــای آشـوب مـــرا بــا عشق زیبـا کن#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در شنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۱ ساعت 19:41 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • تو مرا سنگ صبور

  • تو مرا سنگ صبوربی خبر از حال من هستی و من هم از تو دورمن شبی تـارم پـر از غم تو ولی از جنس نورآنچنان دلبسته ات هستم که بعد از رفتنتشک ندارم که تــرک بــردارد ایـن تنگ بلورروی زیبــای تــو را خـالق چــه زیبــا آفریدحافظت باشد خدا از هر بلا، از چشم شورنــاز چشمان تــو را دیـدم سپــر انداختـمپیش تـو حـرفی ندارم بشکند حتی غرورآنقدر در شعرهایم از تو من خواهم نوشتعاقبت روزی تو را عاشق کنم حتی به زورباز کن آغوش خود را در بغل محکم بگیرمن تو را سنگ صبور و تو مرا سنگ صبور#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ساعت 19:59 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ببخش ای دل

  • ببخش ای دل...دلخـوشیهای فــراوانـی بـدهکارم به دلبینهایـت شِکوه از ظلم فلک دارم به دلزخـمهای بیـشماری بــر تـن و از بیـکسیدل پرستار من است و من پرستارم به دلمـن نمیـدانم حـلالم میکنـد یـا اینـکه نهلحظه لحظه میرسد ازبسکه آزارم به دلبین عقل و دل اگر جنگی بپا شد یک زمانعهد کـردم اختیــارم را کـه بسپـارم به دلتاکنون از حال دل غافل اگر بودم چه غمبعد از این باید فراوان وقت بگذارم به دلبر غـم و بر غصه ام پیدا نشد سنگ صبـوربعد از این هستم خودم هم یار وغمخوارم به دل#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در سه شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ ساعت 22:9 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ناز چشمان تو...

  • ناز چشمان تو...ناز چشمان تو را باید به هرقیمت خریدبس خـدا چشمان زیبای تـو را ناز آفرید شاعرانه در غزل وصف تورا باید نوشت باقفس حتی به سویت عاشقانه پرکشیدبیخیال از هر غروری پیش تو زانو زد وبوسه را پیوسته از لبهای تو منت کشید  مثل سایه هـر کجا باید به دنبال تو بودپـا بـه پـای تـو زمان شادی و غمها دوید بیکسی و لشگر غمها به سویم حمله ور حال دل بد بود و عشق تو فریادم رسید عاشق چشمان زیبای تو شد سنگ صبوردل تو را دید و پسندید به قلبم برگزید#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59    کانال اشعار + نوشته شده در یکشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۱ ساعت 5:56 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • پرستوی مهاجر...

  • پرستوی مهاجر ...خـانـه ی آبـاد دل را غصه هـا ویـرانه کرد با که گویم غم چها با این دل دیـوانه کرددل نمی بنـدم اگـر بــر دلبــری هـای کسی بـی وفــاییها مـرا چون با همه بیگانه کرد چـون نمیفهمد کسی حـال خـرابم را رفیـق بیکسی هــایم مـرا حتـی غـریب خانه کردنیمه شبها تا سحر با خویش خلوت میکنمپیـله ی تنـهاییـم شـایـد مــرا پــروانـه کردمیـروم امـا نمی دانم مــرا مقصد کجــاست چون پرستو وقت کوچ آمد که ترک لانه کرددر بـهارم آفتـی زد نــاگهـان بـــر ریـشه ام مثل گل پــرپــر میـان خاک این گلخانه کردراز دل بـا آسمان گفتـم دلش را غــم گرفت آسمان بـر حـال و روزم گریه ی مردانه کردمینویسد حـرف دل را در غـزل سنگ صبورشاید این شعر و غزل روزی مرا افسانه کرد#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59    کانال اشعار + نوشته شده در چهارشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۱ ساعت 23:48 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • مادر ...

  • مادر...بهتـرین آهنگ در دنیــا صدای مـادر است بهتـریــنِ واژه های مـن بــرای مـادر است در جهانِ پــرخطر بیـمی نــدارم تــا ابــدحافظم از هر بلایی چون دعای مادر است خسته ام از بی وفاییها ،دورنگیها ،دروغدلخوشیهایم در این دنیا وفای مادر است بی نیــاز از هــر نیـــازم ، پـادشاه عالمم هـر زمانیکه سرم بر روی پای مادر است بـا دعـایش میشود تـا اوج در دنیا رسید عاقبت خیری ما هم در رضای مادر استبهترین همراه و همدم بهترین سنگ صبورخوش سعادت آنکه در پیری عصای مادر است#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59    کانال اشعار + نوشته شده در جمعه ۱ بهمن ۱۴۰۰ ساعت 19:20 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • مادر...

  • مادر...«نگـــو مـــادر بگــو سلطانِ غمها»کـه عمری بوده هــم پیـمان ِغمها همانکه عـاشقانـه سـوخت بـا مامیـــان ِ شعلــه ی ســـوزانِ غمها بــــرای مـــا همیـشه خنــده آورد خودش هر لحظه شد مهمانِ غمهابــ, ...ادامه مطلب

  • امشب دلم گرفته...

  • امشب دلــم گـرفتـه ، از درد مینـویسم ایـن زندگی چـه برسر ، آورد مینـویسمدیوانه بودم از عشق، قلب مرا شکستندآری ز مــردمـــان ِ ، دمــسرد مینـــویسم در کوچه های غربت، مانند من فراوانمانند خود هـزاران ، , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها