سنگ صبور

متن مرتبط با «عشق و هوس عکس» در سایت سنگ صبور نوشته شده است

سرباز وطن...

  • سرباز وطن...پرچم سبـز و سفید و سرخ رنگت جـاودانای دیــــار شیــر مــردان و زنــان قهرمــانسرفـراز و پـر غــرور و پـرصلابت سربلنددر امان باشی همیشه ای وطن از هر گزندرودهـای تـو خـروشان ،کـوه هایت استواردوستـانت بــرقــرار و دشمنانت خوارِ خوارای وطن ای زخـمی از تیــغ غـریب و آشنابــارهـا دیــده جفـا پشت جفـا پشت جفـاافتخـارات تــو شد اخبــار داغی در جهانلـرزه از تـرس تـو افتاده به جـان دشمنانگرچه دشمن لالـه ها را ناجـوانـمردانه چیدصد هـزاران لاله روییده ز خـون هـر شهیدجان به کف آماده و بگذشته ایم از جان وتنمـرد و زن پیــر و جـوان هستیم سرباز وطنای وطن ای مـردمـانت بهتریـن سنگ صبـورمهربان و عاشق و سرلوحه ی صبر و غـرور#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در دوشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت 5:11 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • خوش بحال من و دل

  • خوش بحال من و دل...خوش بحال من و دل با تو اگر یار شویمبا تـو و عشق تـو هـر لحظه گرفتار شویمآخـــر لذت دنیـــاست که شب تـا به سحربـاصدای تــو از آغـوش تــو بیــدار شویمطعنه بر من مزن ای دوست از این حال بدمچــون پـرستــار تــویـی اینهمه بیـمار شویمبــا تــو شادی همه جــا همسفرم، بی تو ولیبـا غــــم همسایه ی دیـوار بــه دیوار شویمدر گلستــــان جهــان نیـست گلی در نظــرمچـون تـو را دارم و پس از همه بیزار شویماخــم وا کـن گل مـن نـــاز کـن و بـــاز بخندعـــاشق خنــده ی زیبــای تــو هر بار شویمایکه هستی به من و غصه ی دل سنگ صبورخوش بحال من و دل با تو اگر یار شویم#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۳ ساعت 11:52 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • سنگ صبور من..

  • سنگ صبور من..ایـن دل دائـم صبــورم از تـوان افتــاده بودآتشی بر جسم و هم روح و روان افتاده بودهیچکس جـویـای احـوالم نمیشد هفته هاگوئیــا از چشم ایـن خلق جهان افتاده بودصاحب نام و نشان بودم ولی از بخت بدبیخبر در شهرِ بی نام و نشان افتاده بودمشتری پیدا نمیشد بر من و احساس منمثل چای سرد و تلخی از دهان افتاده بوداز در و دیـوار خــانـه بیکسی قد میکشیددر بهـار آرزوهــایــم خــــزان افتـــاده بودعکس خـود را در میـان عکسها دیدم ولیدر جـوانی مثل پیـری قد کمان افتاده بودآمـد و شـد بـر تمام غصـه ام سنگ صبــورآن زمانکه این تن از تاب و توان افتاده بود#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ ساعت 19:30 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جفای روزگار

  • جفای روزگار...چه حسرتها به دل ماند از جفای روزگار ای عمرچه نـاحق ظلم هـا شد از قضای روزگار ای عمرشبیه بـرگ زردی کـه خـــزان دید و زمیـن افتاد چــه آمـد بــــر ســـرم آه از بلای روزگار ای عمرشکایت نـامه ی دل را شبی با مــاه خواهم گفتکـه شایــد بشنـود دردم خــدای روزگار ای عمرو هرکس را که می بینم دلی ویرانتر از ما داشتکسی دیده مگر بـا خــود وفای روزگار ای عمر؟جهان بـــا آرزوهـــایم چنــان سـاز مخالف زدعــزا برپــا کنــم هــرشب برای روزگار ای عمرسـوالات فــراوانی بــه سـر دارم ولی افسوسنمی یابــم جـوابی بــر چـــرای روزگار ای عمرمن و درد و غم و حسرت، کمی هم بیکسی،با آهمصیبت ها کشیـدیم از جــزای روزگار ای عمرحلالم کن مــرا ای دل که ایـن سنگ صبـور غـمهــدر کرده تــو را عمری بپـــای روزگار ای عمر#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در چهارشنبه ۸ آذر ۱۴۰۲ ساعت 10:38 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • یاد تو...

  • یاد تو ...منو یـاد تــو مینـدازه صــدای خنـده ای گاهینگاهـی ســاده و گیــرا وَ یـا هر صورت ماهیبـه هــرجـا میــروم یـادت مثـال سایه می آیدنمیدانم چـه باید گفت تـو هم فکر منی شایدمنــو یـاد تــو میندازه غــم و دلتنگی و شادیشبیه تــو یکــی رد شد دوبــاره یــادم افتادیصدای خنـده های تـو هنوز میپیچه تو گوشمفراموشم نخواهی شد وَ من بیهوده میکوشممن و یــاد تــو میندازه صــدای بـوق ماشینهاکــه میگفتـی دل آزاره صــدای تـــو مـخ اینهادلم تنگه واسه اخــم و واسه لجبازیات ای یارکه من ای کاش میدیدم تو رو حتی شده یکبارمنــو یــاد تـــو مینــدازه هـــوای ابـــری پاییــزگل و پـروانه و شمع و خلاصه هر که و هرچیزنمیشه مثــل تــو پیــدا کسی سنگ صبـــور مناگر چـه رفته ای امـا نشستی خوش بجان وتن#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در جمعه ۱۲ آبان ۱۴۰۲ ساعت 21:0 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • دنیای بدون جنگ

  • دنیای بدون جنگ...میشوم نقاش و دنیــا را پر از غــــم میکشمسینه هــای خسته را پـر سوز وماتم میکشمجنگ و خونـریزی و ظلم و کینه ورنگ و ریاایـن جهان سبــز و خــرم را جهنــم میکشمظالمان در هـر کجــا همواره جولان میدهنددر میــــان هـــر نفـس آه دمــــادم میــکشمدیده ام خون میچکد هرلحظه از چنگال جنگگریـه هــا را زیـر بــاران های نـم نـم میکشموای از این دنیا که در آن کودکان را میکشندجـــای خنــده گـریـه بــر لبها منظم میکشمبشنوم هـر ثانیه هـر لحظه چون اخبار تلخهرکسی را روز وشب با غصه همدم میکشمشاعـری سهم شما بـاشد کـه من سنگ صبورمیشوم نقاش و دنیــا را پــر از غــم میکشم#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در پنجشنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۲ ساعت 0:28 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • عاشق تو..

  • عاشق تو...شانه بر گیسو زدی و شانه عاشق شد به تویک نه صد دل عاشق دیوانه عاشق شد به توباد وقتی در هـوا عطر تـو را پر کرد و رفتکوچه و آجر به آجر خانه عاشق شد به توآن زمانکه خنده بـر روی لبت گل کـرده بودبـاغبـان و بلبل و گلخــانه عاشق شد به توبــا نگاهــی ســاده و گیــرا نشستی انجمنآشنایان جای خود، بیگانه عاشق شد به توشاعری ازچشم مست تـو غزل ها مینوشتدر میـان هـر غـزل مستانه عاشق شد به توگــرچـه در آتش پــر پــروانــه میسوزد ولیسوخت در آتش همان پروانه عاشق شد به توباوفا خوش برده ای دل از دل سنگ صبوراین دل آبــاد یا ویــرانــه عـاشق شد به تو#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در سه شنبه ۷ شهریور ۱۴۰۲ ساعت 19:33 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • بی نام و نشان

  • بی نام و نشان《این دل دیـوانه را بـا غــم پریشان کرد و رفت》خــانه ی آبــاد دل را بد چــه ویران کرد ورفتآنکـه همـدردی بـــرای دردهـــای مــن نبـــوداین سر آشفته ام را نا به سامان کرد و رفتبــال پــرواز مـرا بــا سنـگ غمهایـش شکستپیش چشمم خانه را بدتر ز زندان کرد و رفتروزگاری صـاحب نــام و نشان بـودم کنــوناو مـرا آواره ی شهـر غــریبـان کـــرد و رفتخــواستـم تـــا آبــــرو داری کنــم امــا نشداو مرا انگشت نمای این و یا آن کرد و رفتبیـکسی های مــرا گفتــم ولـی بــاور نکـردچون کویر تشنه ای محتاج باران کرد و رفتآن عـزیـزی که زدم بــر سینـه سنگش عاقبتسایه ام را از خودم حتی گریزان کرد و رفت‌آنکه بـر غمهای مـن هـرگز نشد سنگ صبـورهمنشین با درد و غمهای فراوان کرد و رفت#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در جمعه ۱۳ مرداد ۱۴۰۲ ساعت 6:0 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • وای بحالم

  • وای بحالم...بـی تـو گـذر تلخ زمــان وای بحالمدلتنگی و ایـن درد نهـان وای بحالمشبگردی و آوارگی از مردم این شهرسهمم بشود زخــم زبان وای بحالمدربازی این چرخ فلک با که بگویمدر فال من افتاده خزان وای بحالمرنجیده و دلخسته ام از دوست ودشمنبس زخم زده این و هم آن وای بحالمرفتـی و پس از رفتـن تــو در نظر منهمچـون قفسی تنگ جهان وای بحالمباران زد و یـاد تــو و آن خاطره هـایتآتش شد و افتــاد بــه جــان وای بحالمبر غصه و غمهای خودم سنگ صبورمسـر آمـده ایـن عمـر گــران وای بحالم#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در جمعه ۱۱ فروردین ۱۴۰۲ ساعت 20:56 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • خزان اولان بهار

  • خزان اولان بهار...عـزا همیشه ساخلارام خـزان اولان بهاریمههمیشه سینـه داغلارام بـو غملی روزگاریمهنه شوکتیم قالیبدی بـو زمـانه ده نه عزتیماورک یـانـار گوز آغلیار تالان اولان وقاریمهیازیبدی بختیمی قارا بختی یازاندا سرنوشتگوجی چاتیب فلک منیم آلچاق اولان دوواریمهاولاندا یاده سالمیان هفته به هفته ایل به ایلگـول گئتیره نـه فایده بـو توز قونان مزاریمهگلایه یوخـدی تیـر غـــم آتا اگر چه دوشمانیمیولداش الینده داش آتور بو شیشه ی قطاریمهگوده اوچان قوشا دئدیم یرده اولان داشا دئدیمخبــر ویرون داریخمیشام او بی وفـا نگاریمهیازدی گئنه غم سوزونی دفترینه سنگ صبورخزان یلی عجب ئسیر گول آچمامیش بهاریمه#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در چهارشنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۱ ساعت 19:53 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • آرزوی محال

  • آرزوی محال ...《چه شبهایی که با یادت نشستم گفتگو کردم 》تمام خاطـراتم را بــه شوقت زیر و رو کردمنفهمیدم چه شد اما دلم بـــا دیدنت لرزیدنگفتم با کسی شاید که ترس از آبرو کردمچه میدانی از احوالم که در دنیای بی مهریتمام زخمهایم را بـه دست خـود رفو کردمشبیه آرزوهای محال است این وصال اماو میدانم نخواهد شد ولی من آرزو کردمخــزان زد آرزوهــا را میــان سینه پـرپـر شد به یادت غنچه ای چیدم ولی با گریه بو کردمپرم از حرف ناگفته کسی سنگ صبورم نیستبـرای درد دل کردن تـو را من جستجو کردم#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در یکشنبه ۱۱ دی ۱۴۰۱ ساعت 23:27 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • تو مرا سنگ صبور

  • تو مرا سنگ صبوربی خبر از حال من هستی و من هم از تو دورمن شبی تـارم پـر از غم تو ولی از جنس نورآنچنان دلبسته ات هستم که بعد از رفتنتشک ندارم که تــرک بــردارد ایـن تنگ بلورروی زیبــای تــو را خـالق چــه زیبــا آفریدحافظت باشد خدا از هر بلا، از چشم شورنــاز چشمان تــو را دیـدم سپــر انداختـمپیش تـو حـرفی ندارم بشکند حتی غرورآنقدر در شعرهایم از تو من خواهم نوشتعاقبت روزی تو را عاشق کنم حتی به زورباز کن آغوش خود را در بغل محکم بگیرمن تو را سنگ صبور و تو مرا سنگ صبور#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ساعت 19:59 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ناز چشمان تو...

  • ناز چشمان تو...ناز چشمان تو را باید به هرقیمت خریدبس خـدا چشمان زیبای تـو را ناز آفرید شاعرانه در غزل وصف تورا باید نوشت باقفس حتی به سویت عاشقانه پرکشیدبیخیال از هر غروری پیش تو زانو زد وبوسه را پیوسته از لبهای تو منت کشید  مثل سایه هـر کجا باید به دنبال تو بودپـا بـه پـای تـو زمان شادی و غمها دوید بیکسی و لشگر غمها به سویم حمله ور حال دل بد بود و عشق تو فریادم رسید عاشق چشمان زیبای تو شد سنگ صبوردل تو را دید و پسندید به قلبم برگزید#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59    کانال اشعار + نوشته شده در یکشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۱ ساعت 5:56 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • پیری زود رس..

  • پیری زود رس...پیـریِ زودرس ام حـاصلِ غمهای من استحسرت وغصه وغم همدم شبهای من استگله از دست کسی نیست که از اول عمرغربت و دربه دری با من و دنیای من استگله در پشت گله یـا گـره در پشت گـره سهم دیروزم و امروزم و فردای من استکنج این گوشه ی ویرانه نشستم چه کنم بلبلی هستم و گلزار و چمن جای من استدلم از درد بـه تنـگ آمده از مــاه بپـرس شـاهـد بیـکسی ِایـن دل تنهای مـن است بسکه بـر غصه و غــم سـاز تحمل زده ام صبر حیرت زده مشغول تماشای من استچه کنم نیست کسی بر من ودل سنگ صبورمنکه مجنون صفتم کیست که لیلای من است؟#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59 کانال اشعار + نوشته شده در چهارشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ ساعت 13:3 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • پرستوی مهاجر...

  • پرستوی مهاجر ...خـانـه ی آبـاد دل را غصه هـا ویـرانه کرد با که گویم غم چها با این دل دیـوانه کرددل نمی بنـدم اگـر بــر دلبــری هـای کسی بـی وفــاییها مـرا چون با همه بیگانه کرد چـون نمیفهمد کسی حـال خـرابم را رفیـق بیکسی هــایم مـرا حتـی غـریب خانه کردنیمه شبها تا سحر با خویش خلوت میکنمپیـله ی تنـهاییـم شـایـد مــرا پــروانـه کردمیـروم امـا نمی دانم مــرا مقصد کجــاست چون پرستو وقت کوچ آمد که ترک لانه کرددر بـهارم آفتـی زد نــاگهـان بـــر ریـشه ام مثل گل پــرپــر میـان خاک این گلخانه کردراز دل بـا آسمان گفتـم دلش را غــم گرفت آسمان بـر حـال و روزم گریه ی مردانه کردمینویسد حـرف دل را در غـزل سنگ صبورشاید این شعر و غزل روزی مرا افسانه کرد#جوادالماسی(سنگ صبور)@javadalmasi59    کانال اشعار + نوشته شده در چهارشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۱ ساعت 23:48 توسط سیدمحمدمهدی هاشمی/شاعر جواد الماسی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها