در دلم وسوسه ی بودن تو غوغا کرد
سهم دل عشق نشد بس که جوابش کردی
ساده دل بودم و حرفهای تو ویرانگر من
به کدامین گنه دل که کبابش کردی؟
لذت دیدن و بوسیدن و پروانه شدن
همه را باد خزان زد تو خرابش کردی
آتش از چشم تو بارید و تنم شعله کشید
جای تو باز شما بود خطابش کردی
این همه درد روا برمن نالان افسوس
حق من عشق، ولی حیف عذابش کردی
همه تن آه شدم درد شدم باریدم
قطره ی اشک که با غصه کتابش کردی
این منم خسته دل از سایه ی خود سنگ صبور
همه ی دلخوشی ام را تو سرابش کردی
جواد الماسی
سنگ صبور...برچسب : عشق و سراب,عشق سراب,عشق سرابی بیش نیست,عشق سراب است,اعشق سرابه,و عشق یعنی سراب, نویسنده : javadalmasi59a بازدید : 216