صبر کن ....

ساخت وبلاگ

صبر کن آخـر پاییز کـه شد بعد برو
رفتنت دردغـم انگیزکـه شد بعد برو


بیت بیت غزل از آن ِ تـو و ، در نظرت
شعر من تحفه ی ناچیز که شد بعد برو


بعد تـو رو به فنـا میـروم و شهر دلم
غارت از حمله ی چنگیز که شد بعد برو


ازنگاه بدِ باران دل من خون شده است
چشم باران به تو هم هیز که شد بعد برو


بعد تـو شیشه ی احساس دلم میشکند
تکه های دل من ریـز که شد بعد برو


همه ی عمر اگـر داد زدم عشق منی
کاسه ی صبر تو سرریزکه شد بعد برو


گفته بودم که بمان سنگ صبور دل من
نوبت مـردن دهلیـز کـه شد بعد برو

#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار

سنگ صبور...
ما را در سایت سنگ صبور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : javadalmasi59a بازدید : 150 تاريخ : يکشنبه 3 دی 1396 ساعت: 16:59