خواستـم تا بوسه بارانت کنم ای ماه من
تـا گل حاجت بچـینم از گلستانت نشد
راز دل را با تو گفتم در میان هـر غـزل
وای بر من یک غزل هم ثبتِ دیوانت نشد
خوب میدانی ولی این نکته حاشا میکنی
هیچکس مانند من مست وغزلخوانت نشد
بیکسی سهم مـن از عشق تو بوده نازنین
چـون کویر تشنه ای سیراب بارانت نشد
من گذشتم از تو و آن عشق نافرجام تو
بی وفا سهمم به جـز ظلم فراوانت نشد
نـامـروت میرود از شهر تـو سنگ صبور
آمده بودم بمیرم پیش چشمانت نشد
#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار
برچسب : نویسنده : javadalmasi59a بازدید : 167