شب گذشت از نیمه و عشقم تو بیداری هنوز
مثل من شاید تـو هم با غــــم گرفتاری هنوز
در تبِ عشقِ تــو میسوزد تنم چون کوره ای
دلخوش از بیماریم چون تــو پرستاری هنوز
درکنــارت آرزوهـــایــــم بــه مقصد میــرسد
چـون چـراغ روشنم در هر شب تاری هنوز
دلبـریهایت دوچــندان میـشود لطفا بخنــد
بهتـریــن آرامشــم هستی و دلــداری هنــوز
دلخــوشی هــای فـراوانی طلب داری قبول
بــوسه هــای بیشماری هــــم بدهکاری هنوز
لشگــر غــــم آمــده غـــارت کند امشب مـرا
غم ندارم چون به غمهایم تو غمخواری هنوز
حـرفِ دل را مینـویسد درغــزل سنگ صبور
بهتــریــن مطلع بـــرای خلقِ اشعـــاری هنوز
#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار
برچسب : نویسنده : javadalmasi59a بازدید : 205