دلبر دلخواه ...
به شبِ تیـره ی من روشنیِ مـاه شدی
دلبری کـرده و آن دلبـر ِدلخــواه شدی
زندگی در نظرم غیـرِ غم وغصه نبـود
عشقِ من آمدی و چاره ی هر آه شدی
بـه فدای تـو و آن طـرزِ نگاهت گـلِ من
باخبــر باش که بر قصر دلم شاه شدی
تو مقدس تــر از آنی که قلم شرح دهد
ذکــرِ لبـهایِ مــنِ شاعـرِ گمــراه شدی
میشود با تو به سر منزل مقصود رسید
دلخوش از اینکه تــو تنـها بلدِ راه شدی
غیر تو نیست کسی صاحب قلبم به خدا
مرهـمِ زخـمِ دل و نـالـه ی ِجانکاه شدی
وصفِ چشمانِ نجیبِ تو کند،سنگ ِصبور
حـرفِ دل از غـزلم خـوانـده و آگاه شدی ؟
#جوادالماسی(سنگ صبور)
@javadalmasi59 کانال اشعار
برچسب : نویسنده : javadalmasi59a بازدید : 184